کارگران چینی قربانیان رشد سرمایه داری لگام گسیخته
نادر احمدی
رشد سرسام آور و دو رقمی سالانه اقتصاد چین پیامدهای مثبت و منفی زیادی برای مردم چین و جهان بر جای گذاشته است. تعداد بیش از 350 میلیون نفر از کارگران زن و مرد در چین با بیش از 12 ساعت کار در روز و دریافت مزد بخور و نمیر، نه تنها اقتصاد چین را شکوفا کرده اند بلکه تولیدات صنعتی و کشاورزی آنها بازارهای تمام کشورهای جهان را پر کرده است و به دلیل اعمال سیاستهای ضد کارگری توسط دولت چین در عدم حمایت از کارگران و آزاد گذاشتن کمپانیهای خارجی و داخلی در استثمار کارگران، کمپانیهای غربی کارخانه های خود را در غرب تعطیل کرده و کارگران بومی را بیکار کرده و کارخانه های خود را به کشوری مانند چین که در آنجا نیروی کار تقریبأ مجانی است منتقل می کنند. به میمنت سیاستهای دولت مائوئیستی در چین این کشور فقط رکوردار رشد اقتصادی در جهان نیست بلکه سرمایه داری لگام گسیخته در چین در زمینه های دیگری نیز رکوردار است: کشور چین در کنار کشورهای امریکا و ایران یکی از رکورد داران اعدام انسانها در جهان است و به دلیل عدم حمایت دولت از کارگران در مقابل سرمایه داران و برای کسب حداکثر سود، کارفرمایان برای کاهش هزینه های خود در معادن برای حفاطت از جان کارگران اقدامات ایمنی انجام نمی دهند و در نتیجه حوادث معدن به طور مرتب جان کارگران را می گیرد. دولت چین برای جلب سرمایه و تکنولژی خارجی ضمن معاف کردن کمپانیهای خارجی از پرداخت مالیات دست آنها را نه تنها در استثمار کارگران باز گذاشته و کارگران چینی حتی تا 12 ساعت در روز کار می کنند بلکه آنها در موارد زیادی از پرداخت دستمزد کارگران نیز خودداری می کنند. کارگران چینی مجبورند که با کار در محیط شدیدآ آلوده و خطرناک زندگی خود را به خطر بیاندازند و تنها در سال 2002 تعداد 15000 نفر از کارگران چینی به دلیل کار در معادن ناامن جان خود را از دست داده اند. رشد بی ضابطه صنعت و تلاش برای کسب حداکثر سود توسط سرمایه داران نه تنها باعث آلودگی و عدم امنیت در محیط کار شده بلکه محیط زیست در بسیاری از شهرهای چین چنان آلوده شده است که مردم با استفاده از ماسک در خیابانها رفت و آمد می کنند. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که سطح دستمزدها در چین 40/1 سطح دستمزدها در آمریکا 13/1 ژاپن و 5/1 کره جنوبی می باشد.
سالانه بیش از 700000 نفر از جوانان با استعداد کشور چین را ترک می کنند و دیگر به این کشور باز نمی گردند. سرکوب مخالفان سیاسی و سانسور مطبوعات باعث رشد مذاهب نوظهوری مثل فالون گونگ شده که رهبر آن از نیو یورک دستورات خود را صادر می کند و تعداد هواداران آن از تعداد اعضای حزب به اصطلاح کمونیست بیشتر است و همین موضوع باعث نگرانی دولت چین و ممنوع کردن این مذهب شده است. به نوشته روزنامه گاردین دولت چین تنها در سال 2005 بیش از 79 روزنامه را تعطیل کرده و سانسور کسترده ای را بر سایتهای اینترنتی اعمال کرده است.
علاوه بر محصولات کامپیوتری بنا به آمار سازمان تجارت جهانی، چین در سال 2003 ، 17% از صادرات نساجی چهان را به خود اختصاص داده بود و در سال 2004 معادل 180 میلیارد دلار تجهیزات پیشرفته صادر کرده است. وزارت بازرگانی چین اعلام کرده که در سال 2005 کل تجارت خارجی اش 23% رشد داشته و به 1200 میلیارد دلار رسده است.
در سال 2004 کنگره خلق چین که نقش پارلمان چین را دارد وجود مالکیت خصوصی را در چین قانونی و به رسمیت شناخت. مجله فوربز در سال 2005 اعلام کرد که مجموع صد نفر از پولدارترین ثروتمندان چینی بیش از 41 میلیارد دلار سرمایه در اختیار دارند. موفقیتهای اقتصادی در چین و فربه شدن کمپانیهای خارجی فعال دراین کشور مرهون کار و رنج کارگران چینی است اما آیا کارگران چینی خودشان از این ثروتی که تولید کرده و می کنند چه نصیبی می برند؟ کارگران چینی وضعیت زندگی و کار خود را چنین توصیف می کنند: " ما زودتر از مرغها از خواب بیدار می شویم مثل گاو کار میکنیم و مثل خوک غذا می خوریم " در چین نیز مثل اغلب نظامهای سرمایه داری دولتی کارگران از حق داشتن اتحادیه کارگری منتخب خود محروم هستند و اتحادیه کارگری منتخب دولت خواستهای دولت و سرمایه داران را به کارگران دیکته می کند. بزرگترین اتحادیه کارگری در آمریکا به نام آ اف ال- سی آی ادر سال 2006 در اعتراض به استثمار بیرحمانه کارگران چینی توسط کمپانیهای غربی که با پرداخت فقط یک دلار در روز ، آنها را شدیدآ استثمار میکنند در یک نامه اعتراضی به دولت آمریکا خواستار توقف این روند شد.
قبل از سال 1978 که سیاست رفرم اقتصادی در چین آغاز شد کمپانی خصوص در این کشور وجود نداشتند اما از سال 1978 تا سال 2001 تعداد 2028500 کمپانی خصوصی ایجاد شده اند که این شرکتها مجموعآ 1.8 تریلیون یوان ( واحد پول چین ) را دارا هستند.
بین سالهای 1980 و 1990 در نتیجه تغییرات ساختاری در اقتصاد چین بیش از 75 میلیون نفر از جمعیت روستاهای چین به شهرها مهاجرت کردند و دولت چین با واگذاری شرکتهای تحت کنترل خود به بخش خصوصی موجب بیکارسازی 24 میلون نفر از کارگران و کارمندان شد. درشرایط کنونی از مجموع 350 میلیون نفر از کارگران چینی 100 میلیون نفر در بخش خصوصی شاغل هستند و کارگران چینی در مجموع 72.1% از مجموع تولید ناخالص ملی چین را تولید میکنند.
خبرگزاری دولتی چین شینهوا اعلام کرده است که از آغاز سال 2003 بیش از 67000 مقام چینی به اتهام فساد مالی مجازات شده اند و به نوشته بی بی سی دولت چین نیز گفته است که در سال 2006 بیش از 17000 نفر از مسئولین چینی به اتهام فساد مالی مجازات شده اند، چن لیانگو دبیر حزب ( کمونیست) در شهر شانگهای به اتهام سوء استفاده از صندوق بازنشستگی دولتی از دفتر سیاسی این حزب اخراج شده است.
گذار لگام گسیخته کشور چین از مائوئیسم فئودالی به سرمایه داری و چوب حراج زدن دولت چین به جان و نیروی کار کارگران موجب سرازیر شدن کمپانیهای غربی به کشور چین شده است تا آنها به برکت سیاستهای ضد کارگری دولت خود کمونیست خوانده چین از خون و جان کارگران چینی فربه شوند و طبیعتآ کارگران نیز در مقابل این سیاستها واکنش نشان می دهند:
آمار وزارت امنیت اجتماعی چین نشان می دهد که در 10 سال پیش به ندرت تظاهرات کارگری با شرکت بیش از 10000 نفر بر پا می شده است اما در سال 2005 تعاد 87000 تظاهرات با شرکت بیش از 2 میلیون نفر از کارگران معترض بر پا شده است.
از سال 1997 تا سال 2002 تعداد شکایات فردی کارگران از 72000 به 184000 و شکایات جمعی از 4000 به 11000 افزایش پیدا کرده است