چرا مردم و طبقه کارگر بپاخاستگان انگلیس را تنها می گذارند
آن دولتی که باد می کارد طوفان درو می کند، و سرانجام واقعه شورش محرومان در پاریس، در لندن و دیگر شهرهای انگلیس نیز تکرار شد و دولت و پلیس هار انگلیس نیز دچار طوفان خشم مردم شد و علاوه بر لندن شهرهاي ديگري چون بيرمنگام، ليورپول و بريستول نيز در آتش خشم مردم معترض بر علیه سیاستهای دولت انگلیس و رفتار سگ هار آن یعنی پلیس دولتی سوختند! به گزارش رادیو آلمان "... نخست وزیر بریتانیا، دیوید کامرون که تعطیلات تابستانی خود را در ایتالیا میگذراند به لندن بازگشت تا در نشست اضطراری شورای امنیت ملی به بررسی اوضاع بپردازد. معاون نخست وزیر، وزیر کشور و شهردار لندن نیز سفرهای تابستانی خود را نیمهکاره رها کردند و به بریتانیا بازگشتند. ناآرامیهای لندن شنبه شب (۱۵ مرداد، ۶ اوت) در محلهی توتنهام لندن آغاز شد. دو روز پیش از آن، مارک داگان، یک شهروند ۲۹ ساله که مظنون به همکاری با باندهای خلافکار و قاچاقچیان مواد مخدر است، در درگیری مسلحانه با پلیس کشته شده بود. پلیس ادعا میکند این جوان سیاهپوست از داخل یک تاکسی به ماموران تیراندازی کرده است. به گزارش رسانههای بریتانیایی بررسیهای بعدی نشان داده، گلولهای که به دستگاه بیسیم یکی از پلیسها اصابت کرده از اسلحهی یکی از همکارانش شلیک شده است. تشکلهای حامی حقوق اقلیتها پلیس لندن را به نژادپرستی متهم میکنند...." سایت رادیو آلمان در مطلب دیگری به نقل از مفسر روزنامه آلمانی "نویسدویچلند" چنین مینویسد:«برانگیزنده ناآرامیها، شلیک گلوله پلیس به سوی یک مرد جوان در محله تاتنهام لندن بود. یکی از ۳۰۰ قتلی که از سال ۱۹۹۸ به وسیله پلیس صورت گرفته و تاکنون هیچ پلیسی بهخاطر آن محکوم نشده است.» چند سال پیش نیز پلیس لندن در جریان انفجار بمب در متروی لندن که توسط مسلمانان هوادار القاعده انجام گرفت به طرف یک کارگر برقکار ساختمانی برزیلی که در لندن کار می کرد شلیک کرد و او را به قتل رساند با این ادعا که احتمال داده بود که این فرد یکی از بمب گذاران بوده است! اما بعدأ ثابت شد که او بیگناه بوده است! پلیس در کشورهای اروپایی وقتی که به طرف سیاهپوستان یا رنگین پوستان شلیک می کند با این هدف است که آنان را به قتل برساند زیرا پلیس می داند که در هر صورت و در هر دادگاهی تبرعه خواهد شد، بخصوص اگر فرد مقتول یک سیاهپوست و یا یک رنگین پوست غیر اروپایی باشد. در ایران و در دوران آموزشی سربازی به ما گفته می شد که وقتی که در سر پست نگهبانی هستیم در صورت برخورد با یک فرد مشکوک ابتدا با صدای بلند سه ایست می دهیم و در صورت عدم توقف فرد مضنون آنگاه از کمر به پائین به طرف او شلیک می کنیم، اما پلیس در اروپا و آمریکا در اغلب موارد از فاصله نزدیک و با دقت قلب یا مغز سیاهپوستان و یا خارجیان را به قصد کشتن هدف قرار می دهند و به نظر من دلیل اصلی خشم مردم دیدن این رفتار وحشیانه پلیس است که به صورت یک قانون نانوشته درآمده است. این رفتار حیوانی به کرات توسط پلیس هار هلند نیز انجام شده است. البته اخیرأ تجاوز جنسی نیز به دستورالعمل های پلیس در کشورهای اروپایی افزوده شده است و در یکی از روزنامه های هلند یک مصاحبه مطبوعاتی با عکس یک شخصیت معروف هلندی چاپ شده بود که او در حالی در پشت یک میکروفن ایستاده بود که به عنوان سمبل خشونت های پلیس یک هفت تیر در سمت چپش و یک مجسمه از آلت تناسلی مردانه به عنوان سمبل تجاوز جنسی توسط پلیس در سمت راست او قرار داشت!
مفسر روزنامه آلمانی "نویس دویچلند" این ناآرامیها را نتیجه سیاست ضداجتماعی نولیبرالیستی میداند.
"اوتس آنهالت" مفسر آلمانی به تفاوتناآرامیهای انگلستان با ناآرامیهای کشورهای دیگر میپردازد و توضیح میدهد:«راحت است که خشونت در خیابان را غیرسیاسی و غارتگرانه بنامیم. بههمین اندازه هم مسخره است که شورش در گتو را در سطح یک قیام اجتماعی ارج نهیم. برخلاف اعتراضات اسپانیا، یونان، کشورهای عربی و ایران، اینجا جوانان منتقد و تحصیلکرده نیستند که آینده آنان دزدیده شده و به این دلیل به جنگ پلیس میروند. تاتنهام بیش از اینها، عمق سیاست ضداجتماعی نولیبرالیستی را نشان میدهد: مرگ و میر کودکان، فقر و دوری از آموزشی که زاغههای برزیل و مانیل را تداعی میکنند. شورشهای لندن، دارای آگاهی سیاسی نیست، اما بدون زمینههای سیاسی هم نیست.» در ادامه تفسیر روزنامه آلمانی میخوانیم: «سیاست نولیبرالی که دیکته میکند - یا پولدار شو یا در راه آن بمیر- در هیچیک از کشورهای اروپائی به قاطعیت بریتانیا اعمال نمیشود. به ندرت کشوری هست که نابرابری درآمد در آن به اندازه بریتانیا باشد. حکومت و همراه با آن جامعه، در زمینه خدمات اجتماعی هیچ چیز به محلهها نمیدهند. شورش در محلههائی اتفاق افتاده که ساکنان آن امکان سهیم شدن در تملک دارائیهای دیگران را، از طریق صندوقهای بیمه و بانکهای سرمایهگذاری و مراکز مشابه ندارند.»
محلهای در خلاء مطلق
اوتس آنهالت، وضعیت اجتماعی تاتنهام را چنین تشریح میکند:«در تاتنهام، به جای مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی دولتی، خلاء مطلق حاکم است. باندهای جوانان، نقش ناظمان را به عهده دارند. تکنیکهای زندهماندن، مثل قاچاق مواد مخدر و بازار سیاه، جای چشماندازهای دزدیده شده را گرفته است. جوانان سیاست ضداجتماعی نظم نولیبرالی را بهطور مستقیم بهاجرا میگذارند و فروشگاهها را غارت میکنند. این، دارای یک محرک پیشرفته اجتماعی نیست. مسئله نه بر سر یک شورش چپ سوسیالیستی، بلکه بر سر شکست یا بعضا عدم وجود یک چشمانداز چپ است.»Bildunterschrift:
دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در نشست ویژه پارلمان اعلام کرد که برای بازگرداندن نظم عمومی، بر اختیارات پلیس میافزاید و در صورت لزوم حتی ارتش را وارد صحنه میکند. ۱۶ هزار مامور پلیس تا استقرار نظم در لندن میمانند.
در ششمین روز ناآرامیهای لندن و چند شهر دیگر انگلستان، که تاکنون خسارات سنگینی بر دارائیهای همگانی و خصوصی وارد کرده است، نخستوزیر بریتانیا جزئیات استراتژی خود را برای مقابله با این ناآرامیها به آگاهی نمایندگان پارلمان رساند. دیوید کامرون در نشست ویژه پارلمان اعلام کرد که دولت با شدت برای بازگشت آرامش میکوشد. به گزارش نشریه "هندلزبلات" وی از جمله با اشاره به سوءاستفاده از شبکههای اجتماعی مجازی مثل تویتر اعلام کرد که این شبکهها بلوکه خواهند شد.
سیاست سختگیرانه دولت محافظه کار بریتانیا، مورد پشتیبانی اپوزیسیون نیز قرار گرفته است. "اد میلیباند" رئیس حزب کارگر در نشست ویژه پارلمان گفت:«ما همه در کنار هم ایستادهایم. این برخوردها همه ما را دستخوش حیرت کرده است. جائی برای بخشش نیست و ما آن را تحمل نمیکنیم.»
شامگاه چهارشنبه (۱۰ اوت، ۱۹ مرداد) صدها نفر در بیرمنگهام در مراسم نیایش سه مرد مسلمان و مهاجری که به وسیله یک خودرو زیرگرفته و کشته شدهاند شرکت کردند. بهگفته شاهدان محلی این مردان که ۲۱، ۳۰ و ۳۱ ساله بودند، به گروهی تعلق داشتند که با شورشیان مغابله می کردند. در تاریخ 12 آگوست 2011 روزنامه هلندی "د پرس" با درج تصویری از هندیها در خیابان های انگلیس در سر تیتر مطلب خود چنین نوشت: " بهترین ساکنان انگلیس "سیک های هندی و ترکها هستند" این روزنامه در ادامه مطلب خود نوشت که در حالی که انگلیسی ها اصیل مشغول شورش بودند اما ترکها و هندی ها با در دست داشتن چماق به جای پلیس در محلات خود گشت می زدند و از اموال و مغازه های خود حفاظت می کردند. انان حتا به یاری پلیس نیز شتافته بودند. بدینترتیب می توان درک کرد که چرا انگلیسی ها از حضور خارجیها ناراضی هستند و آنان را با ماشین زیر می گیرند! بدون شک شورش های اخیر ضد دولتی در لندن و دیگر شهرهای انگلیس ملهم از شورش های گسترده ضد دولتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا و دیگر کشورهای اروپایی مانند فرانسه می باشد و مردم فقیر و بخصوص سیاهپوستان این کشور که مانند همه دیگر کشورهای اروپایی قربانی سیاستهای نژادپرستانه دولت هستند با قتل مارك دوگان جوان 29 ساله سياهپوست انگليسي توسط پلیس سلطنتی انگلیس در لندن، منفجر شدند. دولت انگلیس که مانند دولت آمریکا طوری رفتار می کند که گویی در کشور خودش هیچ خبری نیست در حالی مشغول دادن درس دمکراسی به دولت های دیگر است و به دخالت نظامی در لیبی می پردازد که مردم انگلیس از سیاستهای ضد انسانی دولت انگلیس جانشان به لبشان رسیده است. از طرف دیگر یک نکته مهم و قابل توجه این است که در حالی که مردم بیکار و فقیر در خیابانها در حال جنگ با پلیس هار انگلیس هستند، طبق معمول طبقه کارگر این سوپرمن کاغذی مارکسیست ها یا در خواب خوش است و یا در حال خدمت صادقانه به طبقه سرمایه دار و پرداخت پول مالیات برای تأمین حقوق پلیس و ارتش انگلیس است تا مردم محروم را سرکوب کنند؟! شورش مردم انگلیس نه تنها شورش برعلیه دولت و پلیس انگلیس بلکه یک شورش بر علیه طبقه کارگر و تمام کسانی است که با پرداخت پول مالیات، حقوق پلیس و ارتش و سیاستمداران سرکوبگر دولت انگلیس را تآمین می کنند! آری طبقه کارگر فقط وقتی اعتصاب می کند که حقوق خودش در خطر باشد و نه در انگلیس و نه در هیچ کجای دیگر جهان! هیچگاه برای حمایت از دیگر افراد بیکار و فقیر جامعه که از کارگران نیز فقیرتر هستند هیچ اقدامی نمی کند. در تحولات اخیر در انگلیس براستی طبقه کارگر کجاست و کی چشم خود را بر روی آنچه که در اطرافش می گذرد باز می کند؟ حضور تصادفی یک یا دو نفر کارگر بیکار در بین معترضین انگلیسی به معنی حضور طبقه کارگر نیست بلکه این طبقه باید از معترضین در انگلیس با یک اعتصاب سراسری حمایت کند زیرا این افراد معترض به صفوف طبقه کارگر تعلق دارند و اگر امروز طبقه کارگر از این هم طبقه ایهای خودش حمایت نکند فردا خودش قربانی سیاستهای دولت سرمایه داران خواهد شد. اما متأسفانه طبقه کارگر شاغل و مشغول به خدمت به دولت و سرمایه داران، فقط به حفظ شغل خودش و منافع فوری خودش فکر می کند و منافع بقیه جامعه را به هیچ وجه در مد نظر قرار ندارد! برخلاف افسانه های خودباورانه مارکسیستها، طبقه کارگر نه تنها انقلابی نیست بلکه ضد انقلاب نیز هست زیرا این طبقه کارگر است که با پول مالیات خودش حقوق پرسنل نظامی و غیر نظامی دولت های سرمایه داری را می پردازد تا تمام جامعه را به بند اسارت خودشان بکشند! آری وقتی که در ایران دولت آخوندی منتخب مردم جوانان آنان را در زندانها سلاخی می کردند، مردم و کارگران ایران کر و کور و لال بودند و فقط تماشا می کردند و هیچ اقدامی نکردند و اکنون خودشان نیز گرفتار همان دولت هستند که آنان را به خاک سیاه نشانده است. جالب اینجاست که حزب اتحاد کمونیست کارگری که در دامن کشورهای اروپایی و آمریکایی آسوده است هر از چند گاهی از طریق اینترنت و از راه دور، شیون کنان اعلام می کند که ای ملت چه نشسته اید به کارگران فلان کارخانه چند ماه است که حقوق نپرداخته اند و یا انان را بیکار کرده اند! گویی که طبقه کارگر خودش علیل و ذلیل است و قادر نیست تا از حقوق خودش دفاع کند! کیفیتی که مارکس و مارکس پرستان از طبقه کارگر برای ما ترسیم می کنند آنچنان غیرواقعی است که حتا خودشان نیز آنرا قبول ندارند. این است ماهیت واقعی دمکراسی غربی که برای آن از لب و لوچه بعضی ها آب سرازیر می شود و فکر می کنند که اگر در کشورهای غربی مانند ایران سرکوب عریان وجود ندارد نشانه دمکرات بودن این دولت ها و این مردم است اما در شرایطی مانند شرایط کنونی در انگلیس، دولت های به اصطلاح دمکرات غربی آن طرف سکه دمکراسی را عیان می کنند. در جریان گردهمایی رهبران اروپایی در آمستردام در هلند برای عقد پیمان وحدت پولی اروپا در چند سال پیش به دستور شهردار "سوسیال- دمکرات" آمستردام بیش از پانصد نفر از تظاهرکنندگان را دستگیر کرده و در جریان بازداشت به دختران بازداشتی آزار جنسی رسانده و توهین شده بود و آنها را تا پایان گردهمایی در بازداشت نگاه داشتند. شورش های گسترده در شهر پاریس و دیگر شهرهای فرانسه را در چند سال پیش را که طبق معمول با کشتن یک جوان خارجی توسط پلیس آغاز شد را نباید از یاد برد. در سال 2007 در شهر اوترخت در کشور هلند نیز بعد از شلیک یک پلیس بر روی یک جوان و به قتل رساندن او مردم به مغازه ها و بانک ها و پلیس حمله کردند.
متأسفانه شورشیان لندن و انگلیس از طرف طبقه کارگر تنها گذاشته شده اند و بزودی همه آنان توسط پلیس سرکوب خواهند شد و دولت انگلیس با سوء استفاده از جوی که ایجاد شده است بزودی به پلیس اختیارات بیشتری خواهد داد تا در آینده بر علیه شورش های مشابه خشونت بیشتری به خرج دهد. در شهر لندن بیش از پانصد هزار دوربین مخفی نصب شده است و با عبور از یک خیابان چندین بار از شما فیلم گرفته می شود! گفته می شود که پلیس انگلیس با دیدن فیلم هایی که توسط دوربین های مخفی گرفته شده اند درصدد شناسایی تظاهر کنندگان است، علاوه بر این دولت انگلیس امکان اعلام "حکومت نظامی" را نیز در نظر گرفته است! به نوشته سایت بی بی سی: " ... نخست وزیر بریتانیا هشدار داد که بازداشت شرکت کنندگان در ناآرامی های خیابانی ادامه می یابد و کسانی که مرتکب خشونت شده اند تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. در حالی که گزارش های خبری حاکی از آن است که بسیاری از کسانی که در آشوب های خیابانی و غارت فروشگاه ها شرکت داشتند، جوانان و نوجوانان بوده اند، آقای کامرون گفت: "کسانی که به سنی رسیده اند که می توانند دست به شورش و غارت بزنند، برای برخورد قانونی نیز بالغ هستند."..." به نوشته سایت صدای آمریکا: " ... گفته می شود کاهش بودجه و نرخ بالای بيکاری نيز در دامن زدن به اين آشوب ها که در چندين سال اخير بی سابقه بوده بی تاثير نبوده است. اما پليس و سياستمداران بريتانيا اين آشوب را ناشی از گروهی جنايتکار و فرصت طلب می خوانند و نه نشانی از نا آرامی اجتماعی. نا آرامی هايی که امنيت اين شهر را که ميزبان مسابقات المپيک سال ۲۰۱۲ خواهد بود زير سوال برده است. تريسا می، وزير کشور بريتانيا، هشدار داد که مسئولان خشونت و غارت های اخير لندن جوابگوی اعمالشان خواهند بود..." براستی این کدام بخش از مردم انگلیس است که به پای صندوق های رأی می رود و به یک چنین سیاستمدارانی که مردم را جنایتکار می نامد رأی می دهند و آیا این بخش از مردم مسئول اعمال پلیس و دولت نیستند!؟ و بخش اعظم مردم و طبقه کارگر انگلیس که در مقابل اعمال وحشیانه و سیاستهای دولت انگلیس سکوت می کنند مسئول نیستند؟
نادر احمدی
15/08/2011
مفسر روزنامه آلمانی "نویس دویچلند" این ناآرامیها را نتیجه سیاست ضداجتماعی نولیبرالیستی میداند.
"اوتس آنهالت" مفسر آلمانی به تفاوتناآرامیهای انگلستان با ناآرامیهای کشورهای دیگر میپردازد و توضیح میدهد:«راحت است که خشونت در خیابان را غیرسیاسی و غارتگرانه بنامیم. بههمین اندازه هم مسخره است که شورش در گتو را در سطح یک قیام اجتماعی ارج نهیم. برخلاف اعتراضات اسپانیا، یونان، کشورهای عربی و ایران، اینجا جوانان منتقد و تحصیلکرده نیستند که آینده آنان دزدیده شده و به این دلیل به جنگ پلیس میروند. تاتنهام بیش از اینها، عمق سیاست ضداجتماعی نولیبرالیستی را نشان میدهد: مرگ و میر کودکان، فقر و دوری از آموزشی که زاغههای برزیل و مانیل را تداعی میکنند. شورشهای لندن، دارای آگاهی سیاسی نیست، اما بدون زمینههای سیاسی هم نیست.» در ادامه تفسیر روزنامه آلمانی میخوانیم: «سیاست نولیبرالی که دیکته میکند - یا پولدار شو یا در راه آن بمیر- در هیچیک از کشورهای اروپائی به قاطعیت بریتانیا اعمال نمیشود. به ندرت کشوری هست که نابرابری درآمد در آن به اندازه بریتانیا باشد. حکومت و همراه با آن جامعه، در زمینه خدمات اجتماعی هیچ چیز به محلهها نمیدهند. شورش در محلههائی اتفاق افتاده که ساکنان آن امکان سهیم شدن در تملک دارائیهای دیگران را، از طریق صندوقهای بیمه و بانکهای سرمایهگذاری و مراکز مشابه ندارند.»
محلهای در خلاء مطلق
اوتس آنهالت، وضعیت اجتماعی تاتنهام را چنین تشریح میکند:«در تاتنهام، به جای مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی دولتی، خلاء مطلق حاکم است. باندهای جوانان، نقش ناظمان را به عهده دارند. تکنیکهای زندهماندن، مثل قاچاق مواد مخدر و بازار سیاه، جای چشماندازهای دزدیده شده را گرفته است. جوانان سیاست ضداجتماعی نظم نولیبرالی را بهطور مستقیم بهاجرا میگذارند و فروشگاهها را غارت میکنند. این، دارای یک محرک پیشرفته اجتماعی نیست. مسئله نه بر سر یک شورش چپ سوسیالیستی، بلکه بر سر شکست یا بعضا عدم وجود یک چشمانداز چپ است.»Bildunterschrift:
دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در نشست ویژه پارلمان اعلام کرد که برای بازگرداندن نظم عمومی، بر اختیارات پلیس میافزاید و در صورت لزوم حتی ارتش را وارد صحنه میکند. ۱۶ هزار مامور پلیس تا استقرار نظم در لندن میمانند.
در ششمین روز ناآرامیهای لندن و چند شهر دیگر انگلستان، که تاکنون خسارات سنگینی بر دارائیهای همگانی و خصوصی وارد کرده است، نخستوزیر بریتانیا جزئیات استراتژی خود را برای مقابله با این ناآرامیها به آگاهی نمایندگان پارلمان رساند. دیوید کامرون در نشست ویژه پارلمان اعلام کرد که دولت با شدت برای بازگشت آرامش میکوشد. به گزارش نشریه "هندلزبلات" وی از جمله با اشاره به سوءاستفاده از شبکههای اجتماعی مجازی مثل تویتر اعلام کرد که این شبکهها بلوکه خواهند شد.
سیاست سختگیرانه دولت محافظه کار بریتانیا، مورد پشتیبانی اپوزیسیون نیز قرار گرفته است. "اد میلیباند" رئیس حزب کارگر در نشست ویژه پارلمان گفت:«ما همه در کنار هم ایستادهایم. این برخوردها همه ما را دستخوش حیرت کرده است. جائی برای بخشش نیست و ما آن را تحمل نمیکنیم.»
شامگاه چهارشنبه (۱۰ اوت، ۱۹ مرداد) صدها نفر در بیرمنگهام در مراسم نیایش سه مرد مسلمان و مهاجری که به وسیله یک خودرو زیرگرفته و کشته شدهاند شرکت کردند. بهگفته شاهدان محلی این مردان که ۲۱، ۳۰ و ۳۱ ساله بودند، به گروهی تعلق داشتند که با شورشیان مغابله می کردند. در تاریخ 12 آگوست 2011 روزنامه هلندی "د پرس" با درج تصویری از هندیها در خیابان های انگلیس در سر تیتر مطلب خود چنین نوشت: " بهترین ساکنان انگلیس "سیک های هندی و ترکها هستند" این روزنامه در ادامه مطلب خود نوشت که در حالی که انگلیسی ها اصیل مشغول شورش بودند اما ترکها و هندی ها با در دست داشتن چماق به جای پلیس در محلات خود گشت می زدند و از اموال و مغازه های خود حفاظت می کردند. انان حتا به یاری پلیس نیز شتافته بودند. بدینترتیب می توان درک کرد که چرا انگلیسی ها از حضور خارجیها ناراضی هستند و آنان را با ماشین زیر می گیرند! بدون شک شورش های اخیر ضد دولتی در لندن و دیگر شهرهای انگلیس ملهم از شورش های گسترده ضد دولتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا و دیگر کشورهای اروپایی مانند فرانسه می باشد و مردم فقیر و بخصوص سیاهپوستان این کشور که مانند همه دیگر کشورهای اروپایی قربانی سیاستهای نژادپرستانه دولت هستند با قتل مارك دوگان جوان 29 ساله سياهپوست انگليسي توسط پلیس سلطنتی انگلیس در لندن، منفجر شدند. دولت انگلیس که مانند دولت آمریکا طوری رفتار می کند که گویی در کشور خودش هیچ خبری نیست در حالی مشغول دادن درس دمکراسی به دولت های دیگر است و به دخالت نظامی در لیبی می پردازد که مردم انگلیس از سیاستهای ضد انسانی دولت انگلیس جانشان به لبشان رسیده است. از طرف دیگر یک نکته مهم و قابل توجه این است که در حالی که مردم بیکار و فقیر در خیابانها در حال جنگ با پلیس هار انگلیس هستند، طبق معمول طبقه کارگر این سوپرمن کاغذی مارکسیست ها یا در خواب خوش است و یا در حال خدمت صادقانه به طبقه سرمایه دار و پرداخت پول مالیات برای تأمین حقوق پلیس و ارتش انگلیس است تا مردم محروم را سرکوب کنند؟! شورش مردم انگلیس نه تنها شورش برعلیه دولت و پلیس انگلیس بلکه یک شورش بر علیه طبقه کارگر و تمام کسانی است که با پرداخت پول مالیات، حقوق پلیس و ارتش و سیاستمداران سرکوبگر دولت انگلیس را تآمین می کنند! آری طبقه کارگر فقط وقتی اعتصاب می کند که حقوق خودش در خطر باشد و نه در انگلیس و نه در هیچ کجای دیگر جهان! هیچگاه برای حمایت از دیگر افراد بیکار و فقیر جامعه که از کارگران نیز فقیرتر هستند هیچ اقدامی نمی کند. در تحولات اخیر در انگلیس براستی طبقه کارگر کجاست و کی چشم خود را بر روی آنچه که در اطرافش می گذرد باز می کند؟ حضور تصادفی یک یا دو نفر کارگر بیکار در بین معترضین انگلیسی به معنی حضور طبقه کارگر نیست بلکه این طبقه باید از معترضین در انگلیس با یک اعتصاب سراسری حمایت کند زیرا این افراد معترض به صفوف طبقه کارگر تعلق دارند و اگر امروز طبقه کارگر از این هم طبقه ایهای خودش حمایت نکند فردا خودش قربانی سیاستهای دولت سرمایه داران خواهد شد. اما متأسفانه طبقه کارگر شاغل و مشغول به خدمت به دولت و سرمایه داران، فقط به حفظ شغل خودش و منافع فوری خودش فکر می کند و منافع بقیه جامعه را به هیچ وجه در مد نظر قرار ندارد! برخلاف افسانه های خودباورانه مارکسیستها، طبقه کارگر نه تنها انقلابی نیست بلکه ضد انقلاب نیز هست زیرا این طبقه کارگر است که با پول مالیات خودش حقوق پرسنل نظامی و غیر نظامی دولت های سرمایه داری را می پردازد تا تمام جامعه را به بند اسارت خودشان بکشند! آری وقتی که در ایران دولت آخوندی منتخب مردم جوانان آنان را در زندانها سلاخی می کردند، مردم و کارگران ایران کر و کور و لال بودند و فقط تماشا می کردند و هیچ اقدامی نکردند و اکنون خودشان نیز گرفتار همان دولت هستند که آنان را به خاک سیاه نشانده است. جالب اینجاست که حزب اتحاد کمونیست کارگری که در دامن کشورهای اروپایی و آمریکایی آسوده است هر از چند گاهی از طریق اینترنت و از راه دور، شیون کنان اعلام می کند که ای ملت چه نشسته اید به کارگران فلان کارخانه چند ماه است که حقوق نپرداخته اند و یا انان را بیکار کرده اند! گویی که طبقه کارگر خودش علیل و ذلیل است و قادر نیست تا از حقوق خودش دفاع کند! کیفیتی که مارکس و مارکس پرستان از طبقه کارگر برای ما ترسیم می کنند آنچنان غیرواقعی است که حتا خودشان نیز آنرا قبول ندارند. این است ماهیت واقعی دمکراسی غربی که برای آن از لب و لوچه بعضی ها آب سرازیر می شود و فکر می کنند که اگر در کشورهای غربی مانند ایران سرکوب عریان وجود ندارد نشانه دمکرات بودن این دولت ها و این مردم است اما در شرایطی مانند شرایط کنونی در انگلیس، دولت های به اصطلاح دمکرات غربی آن طرف سکه دمکراسی را عیان می کنند. در جریان گردهمایی رهبران اروپایی در آمستردام در هلند برای عقد پیمان وحدت پولی اروپا در چند سال پیش به دستور شهردار "سوسیال- دمکرات" آمستردام بیش از پانصد نفر از تظاهرکنندگان را دستگیر کرده و در جریان بازداشت به دختران بازداشتی آزار جنسی رسانده و توهین شده بود و آنها را تا پایان گردهمایی در بازداشت نگاه داشتند. شورش های گسترده در شهر پاریس و دیگر شهرهای فرانسه را در چند سال پیش را که طبق معمول با کشتن یک جوان خارجی توسط پلیس آغاز شد را نباید از یاد برد. در سال 2007 در شهر اوترخت در کشور هلند نیز بعد از شلیک یک پلیس بر روی یک جوان و به قتل رساندن او مردم به مغازه ها و بانک ها و پلیس حمله کردند.
متأسفانه شورشیان لندن و انگلیس از طرف طبقه کارگر تنها گذاشته شده اند و بزودی همه آنان توسط پلیس سرکوب خواهند شد و دولت انگلیس با سوء استفاده از جوی که ایجاد شده است بزودی به پلیس اختیارات بیشتری خواهد داد تا در آینده بر علیه شورش های مشابه خشونت بیشتری به خرج دهد. در شهر لندن بیش از پانصد هزار دوربین مخفی نصب شده است و با عبور از یک خیابان چندین بار از شما فیلم گرفته می شود! گفته می شود که پلیس انگلیس با دیدن فیلم هایی که توسط دوربین های مخفی گرفته شده اند درصدد شناسایی تظاهر کنندگان است، علاوه بر این دولت انگلیس امکان اعلام "حکومت نظامی" را نیز در نظر گرفته است! به نوشته سایت بی بی سی: " ... نخست وزیر بریتانیا هشدار داد که بازداشت شرکت کنندگان در ناآرامی های خیابانی ادامه می یابد و کسانی که مرتکب خشونت شده اند تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. در حالی که گزارش های خبری حاکی از آن است که بسیاری از کسانی که در آشوب های خیابانی و غارت فروشگاه ها شرکت داشتند، جوانان و نوجوانان بوده اند، آقای کامرون گفت: "کسانی که به سنی رسیده اند که می توانند دست به شورش و غارت بزنند، برای برخورد قانونی نیز بالغ هستند."..." به نوشته سایت صدای آمریکا: " ... گفته می شود کاهش بودجه و نرخ بالای بيکاری نيز در دامن زدن به اين آشوب ها که در چندين سال اخير بی سابقه بوده بی تاثير نبوده است. اما پليس و سياستمداران بريتانيا اين آشوب را ناشی از گروهی جنايتکار و فرصت طلب می خوانند و نه نشانی از نا آرامی اجتماعی. نا آرامی هايی که امنيت اين شهر را که ميزبان مسابقات المپيک سال ۲۰۱۲ خواهد بود زير سوال برده است. تريسا می، وزير کشور بريتانيا، هشدار داد که مسئولان خشونت و غارت های اخير لندن جوابگوی اعمالشان خواهند بود..." براستی این کدام بخش از مردم انگلیس است که به پای صندوق های رأی می رود و به یک چنین سیاستمدارانی که مردم را جنایتکار می نامد رأی می دهند و آیا این بخش از مردم مسئول اعمال پلیس و دولت نیستند!؟ و بخش اعظم مردم و طبقه کارگر انگلیس که در مقابل اعمال وحشیانه و سیاستهای دولت انگلیس سکوت می کنند مسئول نیستند؟
نادر احمدی
15/08/2011